تنها شدم

متن مرتبط با «بازگشت به خانه پژمان نور» در سایت تنها شدم نوشته شده است

کریسمسه یا نوروز؟

  • کل روز رو بارون بارید. بعد از ظهر و غروب و ابتدای شب هم هی آسمون غُرید. بعد شد برف. حالا داره برف میاد :-) همه جا سفید شده.  همش به کنار، این رعد و برق هایی که میزنه و برف میباره جای تعجب داره! تا حالا تو عمرم این دومین باری هست که میبینم با برف رعد و برق میزنه. شما دیدید؟ تو فیلم های خارجکی دیدید ک, ...ادامه مطلب

  • شنبه روز مرگ یا زندگی؟

  • تو چند پست پایین تر { کلیک } نوشتم که دو رویداد در سال 1396 دارم.دومی رو هم که یادتونه؟ با اختیار خودم دومی رو جلو انداختم. حالا شنبه باید برم. دل تو دلم نیست. اینکه چی میشه. تقریباً حالت مرگ و زندگیه. حالت بودن یا نبودن. حالت زندگی یا نابودی. میشد همون سال بعد برم ولی نشستم حساب کردم که باید زودتر قال قضیه رو کند. آخه برای سال نو تصمیم های نو گرفتم. باید تکونی به خودم و زندگیم بدم و خوب باید پیش از اون این مورد رو روشن کنم. کلاً کارم تو یکی دو ساعت تموم میشه و... فعلاً هیچی نمیتونم بگم.  با دعا کردن هم هیچی درست نمیشه. :-|, ...ادامه مطلب

  • اعصابم بدجور خرابه

  • چند دقیقه پیش گوشیمُ ابتدا چند بار کوبیدم دیوار سپس با چکش خُرد و خاکِ شیرش کردم.دربِ سطلی هم که توش قندِ شکسته میریزیم رو هم چندین بار با مشت چنان زدم که له شد. در این لحظات میتونم با یک مشت مغز هر کسی رو خرد کنم. و همه ی اینها رو مرهونِ دیدن کسی هستم که هر وقت میبینمش کلاً میرینه به حال و حسم. البته نه تنها حالِ  من بلکه حال بقیه رو هم همینطور خراب میکنه. کسی که دوازده ماهه خونه هست و همیشه هم عصبانی و ناراحت. کافیه یک بار اونو ببینی. قول میدم برای یک ماه سرشار از انرژی منفی باشی. یک آدم بیمار که پنج نفر اسیرِ اون شدن. مطمئنم روزی یا شبی کلاه ما دو تا بدجور تو هم میره. نصیحت ممنوع., ...ادامه مطلب

  • بازگشت به خانه اونم چه بازگشتی!

  • صبح که از مشهد برگشتن، به مادر میگم: زیارت قبول. سرش رو میکنه اون ور! هیچی هم نمیگه.لعنت بر مادری که تو باشی. اگر مادر اینه، تف به شرف هرچی مادره. ولی برای داداش چنان دُم تکون میده که نگو و نپرس. آخه اون خرجش رو میده. آخه اون بود که پول داد قلبش رو عملِ باز کرد. من چیکار کردم؟ یه هفته حالم خوب و خوش بود و اعصاب راحت. برگشتم این جرثومه ی فساد (داداش) چنان منو نگاه میکنه انگار باعث و بانی همه ی مشکلاتش منم. ... حال شنیدن پند و اندرز رو ندارم. پس از نوشتن نصیحت خودداری کنید. ,بازگشت به خانه,بازگشت به خانه مرد عنکبوتی,بازگشت به خانه پژمان نور,بازگشت به خانه فیلم هندی,بازگشت به خانه فیلم,بازگشت به خانه شعر,بازگشت به خانه کتاب,بازگشت مرزبانان به خانه,فیلم بازگشت پاندا به خانه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها