تنها شدم

متن مرتبط با «دو چیز گرانبها که پیامبر» در سایت تنها شدم نوشته شده است

خواستم بدونید

  • + از این به بعد پست هایی با رمز میذارم که فقط برای خودم هست که به یادگار بمونه.  خواهش میکنم درخواست رمز نکنید.  فقط پست هایی رمز داده میشه که در عنوان اون نوشته بشه "رمز خواستید بگید". ممنونم. ++ بیشتر از سی ساعت هست که جز آب مطلقاً هیچی نخوردم. و به این ترتیب من اعتصاب غذا کردم و تا راهی بیمارستان, ...ادامه مطلب

  • بالا رفتن سن خیلی چیزها رو عوض میکنه

  • 1- آدم وقتی سنش پایین هست (من زیر 25 سال منظورم هست و خوب میتونه کمی پایین تر هم باشه) نسبت به برخی چیزها تعصب خاصی داره. نظرش نسبت به برخی چیزها مثبت و برخی دیگه منفی هست.  خود منم اینطور بودم. کم کم و با گذر زمان خیلی چیزها تغییر کرد. یک سری چیزها خودبخود دگرگون شدن و برخی دیگه هم به صلاح و نظر خودم. و این طبیعی هست. البته برخی چیزهای دیگه هم هستن که بدیهی بوده و قابل تغییر نیستن. گذر زمان تجربه هایی بهت میده و گاهی میتونی از تجربه های دیگران هم سود ببری. 2- اشتباه نکنید. کسی که دین و مذهب نداره اصولاً بی خدا هم نیست. یا اینکه آدم بدی هم نیست. همچنانکه کسی که با دین و مذهب هست اصولاً آدمی نیست که دلش هم با خدا باشه و خوب هم باشه. شاید کسی که دین و مذهبش رو کنار گذاشته، رفته سال ها تحقیق کرده و با علم به این کار، اونها رو کنار گذاشته و برعکس اون کسی که دین و مذهب داره تنها پدر و مادرش مثلاً شیعه یا سنی بودن اینم شیعه یا سنی شده.  به نظرم دین و مذهب جبر جغرافیایی هست.  کسی که خاورمیانه به دنیا میاد مسلمان میشه. کسی که اروپا و آمریکا به دنیا میاد مسیحی، کسی که شرق آسیا به دنیا میاد بی د, ...ادامه مطلب

  • یادی از سالهای دور

  • سالها پیش که دبیرستان میرفتم، فاصله دبیرستان تا خونه، پیاده حدود چهال دقیقه یا بیشتر بود. خوب این مسیر رو باید در طی سال تحصیلی و در گرما و سرما با پایِ پیاده سیر میکردم چون هرگز کسی پولی به من نمیداد که سوار ماشین شم :-|یه زمستون یادمه برف زیادی باریده بود ولی کم کم داشت آب میشد. از راه میانبر داشتم برمیگشتم خونه. راه میانبر از محله های قدیمی شهر میگذشت و جایی بود که سربالایی و سرازیری زیاد داشت.  دقیق یادمه تو اون کوچه که میبایست رد میشدم سرازیری بود و ابتدای اون یه مسجد بود و کمی پایین تر یه دوزندگی (خیاطی). داشتم آروم آروم راه میرفتم. دوزندگی رو رد کردم که یهو با ک...ن زمین خوردم. یعنی بـاسـن مبارک نشست تو اون برف و آبِ یخ.  برای اینکه خیس نشم زودی بلند شدم. دیدم از عقب کاپشن و شلوار خیس شده. راه افتادم برم. دو گام بیشتر برنداشته بودم که بازم زمین خوردم و این بار بدتر.  هم کاپشن از پشت به کل خیس شد و هم شلوار. کلاسورم هم به کل منهدم شد. کتاب ها رو جمع و جور کردم که خیس نشن. دقیقاً عین این بود که ریده باشم خودم چون شلوار و کاپشن خیسِ شده بودن و منظره بدی داشت. شایدم اگر کسی میدید می, ...ادامه مطلب

  • توجه داشته باشید که

  • دوستان توجه داشته باشید که:از امشب تقریباً همه ی سرویس دهنده های اینترنت، ترافیکِ ارسال رو هم حساب میکنن و دیگه مثلِ پیش رایگان نیست. قبلاً فقط "دانلود" محاسبه میشد و فرستادن یا همون Send رایگان بود ولی از نخستین دقایق آغاز روز بعد، جمع دانلود و ارسالِ شما میشه هزینه ی اینترنت. :-| فکر کنم تا چندی دیگه "روشن کردن مودم" و سپس "نزدیک شدن به مودم" و حتی "نام بردن از اینترنت" هم پولی بشه. , ...ادامه مطلب

  • دو رویداد سال آینده

  • در سال آینده دو رویداد برای من روی میده که یکیش خیلی خیلی خوبه و دیگری فاجعه ی به تمام معنا.اینی که خوبه شاید زودتر روی بده و اون یکی اگر همینجا و شهر خودمون باشم دقیقاً در تاریخ یک شنبه چهارم تیر ماه 1396 روی میده. برای دومی به هیچ وجه آماده نیستم. وقتی بهش فکر میکنم کلاً چهار ستون بدنم میره رو ویبره. حتی اگر اتفاق یک روی بده و از این شهر برم، اتفاق دومی در همون شهر هم میتونم بهش پی ببرم. و این یعنی هر جا برم با منه. هیچ راهی هم برای فرار کردن از دستش نیست. پ.ن: خیلی کم سابقه داشته در یک روز دو پست منتشر کنم. , ...ادامه مطلب

  • دو چیزی که دوست دارم

  • دوست عزیزی امروز به وب من اومدن و کامنت گذاشتن، منم رفتم وبشون. به قولی شد دید و بازدید.دیدم تو وبشون عکس دو چیزی که دوست دارن رو گذاشتن. البته به این شرط که اگر این دو نباشن خوابتون نمیبره. { کلیک } گفتم منم عکس دو چیز که خیلی دوستشون دارم رو بگذارم. یک: کامپیوترم هست که خیلی دوستش دارم. چون سرگرمی هست واسم. فیلم و سریال میبینم و آهنگ گوش میدم و مهمتر از همه: وبلاگم رو آپدیت میکنم و به دوستان سر میزنم. این عکس کیس و بعدی هم عکس مانیتور و صفحه کلید. دو: بالشم هست که شب نباشه خوابم نمیبره :-) عکس بالشم خوب در نیومد. یعنی رویه ی اون بلند هست و پارچه ی زیرش که قر,دو چیز که هست مایه دانائی,دو چیز گرانبها که پیامبر ...ادامه مطلب

  • دوستانی دارم که...

  • یادتون میاد یه زمانی بلاگ دات آی آر دعوت نامه ای بود؟ یعنی شما که قصد عضویت در اون رو داشتید، میبایست یک نفر که عضو هست برای شما دعوت نامه میفرستاد؟پیش از اون هم تو بلاگفا بودم و سپس بلاگ اسکای. شاید عمر وبلاگ نویسی من به ده سال برسه. مدتی هم که فقط مینوشتم و تو کامپیوتر خودم ذخیره میکردم. از زمانی که اومدم بلاگ دات آر آر، دوستانی همیشه همراه من بودن و منم اونها رو همراهی کردم. دوستانی که خیلی واسم ارزش دارن.  گفته و بازم میگم: هر کسی رو که دنبال کنم، پس واسم ارزش داره و هر وقت بتونم بهش سر میزنم.  بوده با خوندن مطلب دوستی ناراحت شدم و حتی گریه کردم. بوده با,دوستانی دارم که,خداوندا دوستانی دارم که,خدایا دوستانی دارم که,خداوندا دوستانی دارم که شایسته احترامند,خدایا دوستانی دارم که روزگار ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها